سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبکبالان
قالب وبلاگ

                  

باتشکر از سایت یاران عاشق http://yaran8.mihanblog.com



[ شنبه 92/4/1 ] [ 12:0 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

روز جوان مبارک ... 

ثامن تم:سن عاشقی پایین آمده...

خاطرات یک افسر عراقی
یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم.
آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن سربازی توی ایران هجده سال تمام نیست؟
سرش را تکان داد. گفتم: « تو که هنوز هجده سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم:

 « شاید به خاطر جنگ ، امام خمینی کارش به جایی رسیده

 که دست به دامن شما بچه ها شده و سن سربازی رو کم کرده؟ »
جوابش خیلی من رو اذیت کرد. با لحن فیلسوفانه ای گفت:
« سن سربازی پایین نیومده ، سن عاشقی پایین اومده.»

منبع   http://yaran8.mihanblog.com



[ سه شنبه 92/3/28 ] [ 12:0 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

           

 

 


[ شنبه 92/3/18 ] [ 12:0 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

بنام الله

بیاد  همه پدران آسمانی هم ولایتی ها ی عزیز

  

مخصوصا پدران شهدا وشهدایی که خودشان پدر بودند وآسمانی شدند.    

                

  

 نگو که از تو سراغی... نگو نمی گیرم!               

          نبض دلتنگی ام این روزها بیشتر و محکم تر می کوبد.

 می خواهم صدایت کنم،نه فقط یک بار

       آنقدر زیاد که مجبور شوی صدایم را بی جواب نگذاری.....

  
              پدران آسمانی  روزتان مبارک! 
  
 
 جهت شادی تمامی پدران آسمانی که دربین مانیستند
 
 ولی قلب هایمان برایشان همیشه می تپد بفرست فاتحه با صلوات  
 




[ جمعه 92/3/3 ] [ 12:38 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

 

نام زیبای نقــــــی حکـــــــــ شـــــــد میان ســــــینه ام

بهــــــر هتاکان نام نامیـــــش پـــــر کینه ام

تا بگیـــــرد انتقام از آلــــــــ ابلیس زبون

چـــــشم بر راه ، منتظر بر مژده آدینه ام

شهادت جانگداز هادی امت بر مسلمین تسلیت باد

شهادت امام نقی علیه السلام


ابراهیم بن محمد طاهری گوید: متوکل عباسی نوعی دمل درآورد و نزدیک بود در اثر آن بمیرد.

کسی هم جرئت نداشت آهنی به بدن او رساند (و زخمش را عمل کند).

فتح بن خاقان (وزیر و نویسنده ترک متوکل) به متوکل گفت: ‌ای کاش نزد این مرد (امام هادی علیه السلام) می‌فرستادی، زیرا حتما او راه معالجه‌ای برای رفع مرض تو می‌داند.

متوکل شخصی را نزد حضرت فرستاد و او مرضش را به حضرت توضیح داد. پیغام آورنده برگشت و گفت: دستور داد، روغن خالص گوسفندی را یا گلاب مخلوط کنند و روی زخم گذارند. چون این معالجه را به آنها خبر دادند، مسخره کردند.

فتح گفت: بخدا که او نسبت به آنچه فرموده داناتر است… چنانکه فرموده بود، عمل کردند و روی دمل گذاردند. متوکل را خواب ربود و آرام گرفت. سپس سرباز کرد و هر چرک و خون داشت، بیرون آمد.

متوکل چون از بستر مرض برخاست، بطحائی علوی نزد متوکل بدگویی کرد که برای امام هادی پول و اسلحه می‌فرستند. متوکل به دربانش به نام سعید گفت: شبانه بر او حمله کن، و هر چه پول و اسلحه نزدش بود، بردار و نزد من بیاور.

http://takdid.com/wp-content/uploads/2012/06/hadi23.jpg

 

سعید دربان به من گفت: شبانه به منزل حضرت رفتم و با نردبانی که همراه داشتم به پشت بام بالا رفتم، آنگاه چون چند پله پائین آمدم، در اثر تاریکی ندانستم چگونه به خانه وارد شوم. ناگاه مرا صدا زد که ای سعید! همانجا باش تا برایت چراغ آورند. اندکی بعد چراغ آوردند. من پائین آمدم. حضرت را دیدم لباسی پشمی پوشیده و جانمازی حصیری در برابر اوست، یقین کردم نماز می‌خواند.

به من فرمود:

اتاق‌ها در اختیار تو. من وارد شدم و بررسی کردم و هیچ نیافتم. در اتاق خود حضرت، کیسه پولی با مُهر مادر متوکل بود و کیسه سربمهر دیگری، به من فرمود: جانماز را هم بازرسی کن. چون آن را بلند کردم، شمشیری ساده و در غلاف، در زیر آن بود، آنها را برداشتم و نزد متوکل رفتم، چون نگاهش به مُهر مادرش افتاد که روی کیسه پول بود، دنبال مادرش فرستاد، او نزد متوکل آمد. مادر متوکل به او گفت: هنگامی که بیمار بودی و از بهبودیت ناامید شدم، نذر کردم، اگر خوب شدی از مال خود ده هزار دینار خدمت او فرستم، چون بهبودی یافتی، پولها را نزدش فرستادم و این هم مُهر من است بر روی کیسه. متوکل کیسه دیگر را گشود، در آن هم چهار صد دینار بود، سپس کیسه پول دیگری بآنها اضافه کرد و به سعید دستور داد که همه را خدمت حضرت ببرد.

سعید کیسه‌ها را با شمشیر خدمت حضرت برد و عرض کرد: آقای من! این مأموریت بر من ناگوار آمد.

امام هادی در پاسخ این ماموری که – مانند بسیاری از کارگزاران حکومتهای ظالم اما بظاهر مسلمان -

خود را معذور می‌پنداشت، آیه آخر سوره شعراء را فرمودند:

« ستمگران بزودی خواهند دانست که چه سرانجامی دارند »

منبــــع:

الکافی 1/499

 ایام شهادتشان تسلیتـــــــــ

  

 

 


[ سه شنبه 92/2/24 ] [ 5:10 عصر ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]
  1.  

                 

کوچه هایمان باز بوی معطر سالگرد شهدا رابه مشام میرساند وشهدا می آیند تاما راه را گم نکنیم؟؟؟!!!!!

  

 آری مادران معزز شهدا جوانان وجگرگوشه های خود را با قرآنی و آب بدرقه کردند 

 

و با صبوری به انتظار بازگشتشان نشستند و از این هزاران، بسیاری نیز با آب کوثر وضو ساختند و سر به راه قرآن دادند.

و من وتو چه می دانیم که در دل های به خون نشسته آن مادرانِ منتظر چه غوغایی برپا بوده و هست اما کم نبودند 

 

از آن جمع که آشکارا لب به این جمله گشودند تا زهره دشمنان دین را آب کنند:

 

جان به فدای لب عطشان حسینِفاطمه .یاحسین .یازهرا 

این روزها نیز دیار ینگجه در سالگرد شهیدان مهدی شوشتری وعلی اکبر صفری  عطرآگین شده وگلزارشهدای روستای ینگجه بوی عطر شهدا رابه مشام هررهگذری میرساند .

شهدا می آیند وآرام درگوش مان نجوامی کنند ما به امر ولی امر مسلمین وولایت فقیه زمانمان رفتیم تا اسلام زنده بماند .

آری شهدا می آیند  تا ما راه را گم نکنیم .راه شهدا همان راه ولایت ورهبری است .

پاسدار شهید مهدی شوشتری غواص رودهای خروشان

شهادت  بیست ونهم اردیبهشت سال هزاروسیصدوشصت وپنج

 

جهادگر شهید علی اکبر صفری   سنگر ساز بی سنگر

شهادت بیست وسوم هزاروسیصدوشصت وسه

 

 

شهدا رایاد کنیم حتا با یک صلوات

 

 


[ سه شنبه 92/2/24 ] [ 5:9 عصر ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

این ایام سالروز شهادت یک سرباز نمونه کشور واولین شهید دیارمون ینگجه قهرمان پرور  ویک دانش آموز  نوجوان عزیزیه که جاشون خیلی تو این دوره خالیه. شهید علی غلامی  وشهید محمد شوشتری  که نه فقط برای  جوانان ونوجوان ها، بلکه برا رفقا و همسن هاشون  و حتی بزرگترا  فرماندهی ومعلمی کردند و یاد دادند  چطور عاشق خدا باشیم و از ته دل  خدا را صداش بزنیم و براش جونمون رو هم بدیم.

ایام شهادت این عزیزان را به تمامی ایثارگران و دوستداران راه ورسم شهادت واهالی با صفای ینگجه  وخاندان بزرگوار (غلامی و شوشتری) تبریک وتهنیت می گوییم ویادشان را گرامی میداریم .

انشاالله خداوند کمک نماید همه ما بتوانیم راهشان را ادامه دهیم.

شادی روح شهدا

   

 شهید علی غلامی

شهید: 

 جسمم را به خاک      روحم را به خدا       وراه هم رابه شما می سپارم....... واسلام

 

شهید محمد شوشتری

شهدا می آیند تا ما راه  را گم نکنیم ............راه شهدا  راه ولایت .

       




[ یکشنبه 92/2/1 ] [ 10:21 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

                     

آثار محبت به حضرت زهرا (س) در روایات

  

رسول خدا (ص) به سلمان فرمود:‌ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سودمند است که آسان‌ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و برانگیخته‌شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است.

 1- تسهیل امور آخرت

رسول خدا (ص) به سلمان فرمود:‌ای سلمان! محبت فاطمه درصد جا سودمند است که آسان‌ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و برانگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است.

2- همسایگی با رسول خدا (ص)

پیامبر (ص) به سلمان فرمود:‌ای سلمان! کسی که به دخترم فاطمه محبت داشته باشد در بهشت با من خواهد بود و کسی که با او دشمنی کند در آتش جهنم خواهد بود.

و روزی دست حسن وحسین (ع) را گرفت و فرمود : هر کس‌این دو نفر وپدر و مادرشان را دوست داشته باشد، در روز قیامت در درجه من و با من خواهدبود.

3- بهره مندی از ثواب عبادت فرشته ها

رسول خدا (ص) فرمود: فرشته ها تسبیح و تقدیس خدا میکردند که به آنها فرمود: به عزّت و جلالم قسم ثواب تسبیح و تقدیس شما را تاروز قیامت برای دوستداران‌این خانم و پدر و همسر و فرزندانش قرار می‌دهم.

4- محبوبیت نزد خداوند

جبرئیل (ع) فرمود: خداوند دوستداران آنها (علی، فاطمه، حسن و حسین (ع‌» را دوست دارد.

5- نیل به محبت خدا

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد خدای تعالی کاسه‌ای از محبت خود را به او می‌نوشاند که نمی‌خواهد با چیزی عوض شود.

6- اکمال دین

پیامبر (ص) فرمود: فضل و برتری اهل بیت و ذریه من بر

دیگران مانند برتری آب بر هر چیز دیگر است و حیات هر چیزی به آب است، ومحبت به اهل بیت و فرزندانم دین را کامل می‌کند.

7- ریزش گناهان

امام صادق (ع) فرمود: محبت ما اهل بیت گناهان را از بندگان می‌ریزد همان‌گونه که باد شدید برگ را از درخت می‌ریزد.

8- ثبات‌ایمان

امیرالمومنین (ع) فرمود: خوشا به حال کسی که محبت ما اهل بیت درقلبش رسوخ کرده باشد.‌ایمان در قلب چنین کسی از کوه احد در مکانش ثابت‌تراست و کسی که محبت ما در دلش وارد نشده باشد‌ایمان در دلش حل می‌شود،همان‌گونه که نمک در آب حل می‌شود.

 9- نیل به برترین عبادت

امام صادق (ع) فرمود: بالای هر عبادتی، عبادت دیگری است و محبت ما اهل بیت بهترین عبادت است.

10- کسب حکمت

امام صادق (ع) فرمود: کسی که اهل بیت را دوست داشته باشد و محبت ما در قلبش جا گرفته باشد، چشمه‌های حکمت بر زبانش جاری می‌شود.

11- نیل به مقام توکل

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که خواستار توکل بر خداست، اهل بیت مرا دوست بدارد، کسی که می‌خواهد از عذاب قبر نجات یابد، اهل بیت مرادوست داشته باشد، کسی که طالب حکمت است، اهل بیت مرا دوست داشته باشد، کسی که می‌خواهد بدون حساب وارد بهشت شود، اهل بیت مرا دوست داشته باشد. به خدا قسم کسی آ نها را دوست ندارد مگر‌اینکه در دنیا و آخرت سود برده است.

12- نجات از جهنم

پیامبر (ص) فرمود: ولایت من و اهل بیتم موجب امان از آتش جهنم است.

13- نیل به مقام شهادت

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهیدمرده است. کسی که بر محبت آل محمّد بمیرد، با آمرزش گناهان مرده است.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با توبه از گناهان خود مرده است.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با‌ایمان کامل مرده است.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، فرشته مرگ و سپس منکر و نکیر به او مژده بهشت می‌دهند.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، مانند عروس که به خانه همسرش می‌رود، با تجلیل به بهشت فرستاده می‌شود.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، خداوند فرشته های رحمت را به زیارت قبرش می‌فرستد.

بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، بر سنت و جماعت مرده است.

14- کسب همه خوبی ها

رسول خدا (ص) فرمود: کسی را که خداوند با معرفت و ولایت

اهل بیت من بر او منت گذارده است، همه خوبی‌ها را برای او قرار داده است.

15- کسب امنیت

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که ما اهل بیت را دوست داشته

باشد، خداوند او را در حال امنیت در روز قیامت محشور خواهد کرد.

16- ثبات قدم بر صراط

پیامبر (ص) فرمود: ثابت‌قدم‌ترین شما بر پل صراط کسی است که اهل بیت و اصحاب مرا بیشتر دوست دارد.

17- ورود به بهشت

 رسول خدا (ص) فرمود: یک روز دوستی آل محمد، از یک سال عبادت بهتر است و کسی که بر محبت آل محمد بمیرد وارد بهشت شود.



حکم بن عتیبه گوید: در حضور امام باقر (ع) بودم و خانه آن حضرتپر از جمعیت بود. ناگاه دیدم پیرمردی عصازنان آمد و کنار در‌ایستاد و عرض کرد: السلام علیک یا بن رسول الله و رحمة الله و بر کاته امام باقر (ع) جواب سلام او را داد.

آنگاه پیرمرد بر حاضران سلام کرد و همه آنها جواب سلام او را دادند.

 سپس رو به امام باقر (ع) کرد و با اکرام و احترام عرض کرد:‌ای پسر رسول خدا! اجازه بده به شما نزدیک گردم فدایت شوم.

 سوگند به خدا من شما را دوست دارم و دوستدار شما را هم دوست دارم و سوگند به خدا‌این محبت به خاطر طمع به دنیا نیست و سوگند به خدا دشمنان شما را دشمن می‌دارم و از آنها بیزاری می‌جویم و‌این به‌خاطر کینه‌توزی به آنها نیست و سوگند به خدا من حلال شما را حلال، و حرام شما را حرام می‌شمارم ودر انتظار فرمان شما هستم. آیا در‌این صورت امیدوار باشم؟

 امام باقر (ع) فرمود: إِ لَیَّ إلَیَّ ، نزد من بیا، نزد من بیا!

 پیرمرد نزدیک آمد و امام (ع) او را کنار خود نشاند و فرمود:‌ای پیرمرد! مردی نزد پدرم علی بن الحسین (ع) آمد و مثل سوال تو را از او پرسید.

پدرم به او فرمود: وقتی از دنیا رفتی بر رسول خدا (ص) و بر علی و حسن و حسین و علی بن الحسین (ع) وارد می‌شوی و

قلبت آرام و جگرت خنک، و چشمت روشن می‌شود و هنگام مرگ با رَوح و ریحان با فرشته های نویسنده اعمال روبه‌رو می‌شوی و تا زنده هستی آنچه را که دیدگان تو را روشن کند می‌بینی و همراه ما در مقام بلندی خواهی بود.

پیرمرد گفت: چگونه؟ امام باقر (ع) دوباره سخن خود را برای او بیان کرد.

پیرمرد گفت: الله اکبر!‌ای اباجعفر، اگر بمیرم بر رسول خدا(ص) و اله و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین (ع) وارد

می‌شوم و چشمم روشن می‌شود و قلبم آرام می‌گیرد و جگرم خنک می‌شود و هنگام مرگ با روح و ریحان با فرشته های نویسنده اعمال روبه رو می‌شوم و اگر زنده بمانم چیزی که چشمم را روشن می‌کند می‌بینم و با شما در مقام بلندی جای دارم؟

آنگاه منقلب شد و های های گریست تا آ نکه بر زمین افتاد و همه اهل مجلس ازگریه او گریه کردند و امام باقر (ع) اشک های او را از دور چشمانش پاک کرد.

سپس پیر مرد سر بلند کرد و به امام (ع) عرض کرد :‌ای پسر رسول خدا فدایت شوم ، دستت را به من بده! حضرت دست خود را به طرف او دراز کرد.

دست امام را گرفت و بوسید و بر چشم ها و گونه ها و سینه و شکمش گذارد و آنگاه برخاست و سلام کرد و رفت و امام باقر (ع) از پشت سر به اونگاه می‌کرد.

سپس رو به مردم کرد و فرمود: هر کس دوست دارد به مردی از اهل بهشت نگاه کند به‌این مرد بنگرد.

 التماس دعا



 

[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 10:49 عصر ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]

آموزه هایی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها




به طور قطع بهترین آموزه های تربیتی و اخلاقی و مطمئن ترین روش های سلوکی برای انسانهای مشتاق کمال و تشنگان هدایت و جویندگان سرچشمه زلال معرفت، دیدگاه های اولیاء الهی و در رأس آنان حضرات چهارده معصوم(ع) است. زیرا قلوب مطهر آنها از دریای بی کران وحی و الهام پروردگار روشنایی گرفته و تراوش های ذهنی ایشان از هرگونه خطا و اشتباهی مصون است آنچه در پی می آید بیان گوشه ای ناچیز از معارف گسترده بانوی بانوان حضرت فاطمه(س) است که با هم آن را از نظر می گذرانیم. 

بالاترین فضیلت حضرت زهرا(س) از دیدگاه امام خمینی(ره)
فاطمه(س) افتخار خاندان وحی است. زنی که فضائل او همطراز فضائل بی نهایت پیغمبر اکرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت بود. (صحیفه نور ج 12 ص 274)
من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در اصول کافی با سند معتبر نقل شده است.

امام صادق(ع) می فرمایند: فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) بیش از 75 روز زنده نماند. غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی درپی به حضورش می آمد و او را در عزای پدر سلامت باد می گفت و تسلی بخش خاطر غمین زهرا(س) بود. گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذریه اش وارد می گردید، خبر می داد و امیرالمؤمنین(ع) نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر درمی آورد. مجموعه این سخنان است که به مصحف فاطمه(س) موسوم گردید. (اصول کافی ج 1 ص 349 و ج 2 ص 355)
آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید. یک تناسب لازم دارد بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است. این تناسب بین جبرئیل و انبیاء درجه اولی بوده مثل رسول خدا(ص) و موسی و عیسی و ابراهیم(ع) و امثال اینها. میان همه کس نبوده است. بعد از این هم میان کسی دیگر دیده نشده است. حتی درباره ائمه(ع) هم من ندیده ام که وارد شده باشد. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضائلی که برای حضرت زهرا(س) ذکر کرده اند بالاتر می دانم. این فضیلت مختص حضرت صدیقه است. (صحیفه نورج 20 ص 4-5-6)

امام راحل (ره) در جایی دیگر می فرمایند: برای تمام ابعادی که برای زن و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده است. او تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان است. او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر گشته است. فاطمه(س) زنی است که تمام ویژگی های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود نبی بود. زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود. (صحیفه نور ج 7 ص 337)

آموزه های تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س)
آموزه اول) حجاب کامل
امام موسی بن جعفر(ع) از پدرانش نقل فرموده است که امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: روزی فرد نابینایی اجازه خواست که به منزل فاطمه(س) وارد شود، آن حضرت خود را (با چیزی مانند پرده) از او پوشیده داشت. رسول خدا(ص) به او فرمود: چرا خود را پوشیده داشتی در حالی که نابیناست و ترا نمی بیند؟ حضرت فرمود: اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم و نیز رایحه و عطر را می بوید و شامه اش سالم است. رسول خدا(ص) فرمود: گواهی می دهم که تو پاره تن من هستی. (بانوی بانوان ص 26 به نقل از بحار ج 43 ص 91)

آموزه دوم) اوصاف شیعه
مردی از همسرش خواست نزد فاطمه (س) برود و ازقول او بپرسد که آیا من از شیعیان شما هستم؟ او به حضور حضرت (س) آمد و سؤال شوهرش را رساند. زهرا(س) فرمود: به شوهرت بگو: اگر آنچه را به شما امر می کنیم انجام دهی و آنچه را که از آن نهی می کنیم، انجام ندهی از شیعیان ما هستی و گرنه از شیعیان ما نیستی. وی نزد شوهرش آمد و سخن فاطمه (س) را به او رساند. او از این پاسخ ناراحت شد با آه و ناله گفت: وای برمن، کیست که به گناه آلوده نباشد، بنابراین اگر از گناه پاک نشوم، شیعه نیستم، در آن صورت همیشه در دوزخ خواهم بود. وای برمن چه خاکی برسرم کنم؟ همسرش وقتی او را چنین آشفته دید به حضور حضرت زهرا (س) برگشت و داستان را به عرض رساند، فاطمه (س) فرمود به شوهرت بگو: چنین نیست که تو تصور می کنی. شیعیان ما از افراد نیک اهل بهشت هستند، ولی اگر گناه کار باشند، براثر گرفتاریها و صدماتی که در صحرای محشر، در روز قیامت، یا در طبقه اعلای دوزخ می بینند، گناهانشان ریخته می شود و سپس ما آنها را نجات می دهیم و به بهشت می بریم. (داستانهای روایی ص 499) همان طور که ملاحظه می شود از دیدگاه رهبران الهی ملاک شیعه عمل به دستورات آنها است و نه داشتن اسم و رسم و ادعا. لذا از خدا توفیق عمل و نیت صالح برای همه بخواهیم.

آموزه سوم) از خودگذشتگی وایثار
عرب تازه مسلمانی درمسجد مدینه از مردم کمک خواست.پیامبر(ص) به اصحاب خود نگریست. سلمان فارسی برخاست تا نیاز آن بیچاره را برطرف سازد. هرجا رفت با دست خالی برگشت. با ناامیدی به طرف مسجد می آمد که چشمش به منزل حضرت فاطمه(س) افتاد، با خود گفت:فاطمه (س) سرچشمه نیکوکاری است. درب خانه راکوبید و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا (س) فرمود: ای سلمان، سوگند به خداوندی که حضرت محمد را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخورده ایم و فرزندانم حسن و حسین (ع) از شدت گرسنگی بی قراری می کنند و خسته و مانده به خواب رفته اند.

اما من، نیکی و نیکوکاری را درخانه مرا کوبیده است، رد نمی کنم. آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودی گرو گذاشته، مقداری خرما و جو قرض بگیرد.
سلمان فارسی می گوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه (س) آمدم وگفتم: دختر رسول خدا مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه ات بردار. حضرت پاسخ فرمود: ای سلمان، این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز از آن چیزی برنمی داریم. (فرهنگ سخنان فاطمه (س) ص 119)

آموزه چهارم) کیفیت رابطه با مردم و خانواده
معیار و میزان سنجش ارزشمندی انسان از دیدگاه فاطمه (س) روابط شایسته با مردم وخانواده است. حضرت دراین باره می فرمایند: بهترین شما کسی است که دربرخورد با مردم نرم خو و مهربان تر است و ارزشمندترین مردان شما آن کسانی اند که با همسران خود مهربان و بخشنده هستند. (همان ص 139)

آموزه پنجم) نگرانی ازحجاب حتی پس از مرگ
اسماء بنت عمیس نقل می کند: روزهای آخر زندگانی حضرت زهرا (س) با او بودم. روزی مرا به یاد کیفیت حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگرانی کرد که چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟ حضرت (س) فرمود: من بسیار زشت می دانم که جنازه زنان را پس از مرگ بر روی تابوت روباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند، که حجم بدن را برای ببیندگان نمایش می دهد. مرا روی تابوت آنچنانی نگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم باز دارد. اسماء می گوید: وقتی نگرانی حضرت زهرا (س) را دیدم که به امام علی (ع) فرمود: وصیت می کنم به شما ای پسر عمو، که برای من تابوتی درست کنید، همان گونه که ملائکه شکل آن را به من نشان دادند. خدمت آن حضرت توضیح دادم: در سرزمین حبشه تابوتی می سازند که بدن میت را می پوشاند، سپس به وسیله چوب های تر و شاخه های نازک درخت، شکل و قیافه آن را ترسیم کردم. فاطمه (س) خوشحال شد و فرمود: برای من تابوتی مثل آن درست کن و مرا با آن بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نماید. (همان ص84-85)

آموزه ششم رعایت محرم و نامحرم
رسول خدا(ص) درب خانه فاطمه(س) را کوبید و فرمود: سلام بر شما، آیا وارد خانه شوم؟ پاسخ شنید، سلام بر تو ای فرستاده خدا، داخل شوید. پیامبر(ص) فرمود: آیا داخل شوم با کسی که همراه من است؟ فاطمه(س) فرمود: ای رسول خدا، اگر نامحرمی با شماست وارد نشوید که چادر بر سر ندارم. کمی بعد، چادر به سر گذاشت و فرمود: داخل شوید. رسول خدا دوباره سلام کرد و فرمود: با کسی که همراه من است؟ پاسخ شنید: سلام بر تو ای فرستاده خدا، داخل شوید با کسی که همراه شماست. (همان ص83و 84)

آموزه هفتم) حالات معنوی فاطمه(س) در شب ازدواج
شب ازدواج و آغاز لحظه های شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطره انگیز است. بسیاری این لحظه های شیرین را به انواع گناه می آلایند و فکر می کنند این کارها مجاز است. امام علی(ع) شب عروسی، فاطمه زهرا(س) را نگران و گریان دید، پرسید: چرا ناراحتی؟ حضرت زهرا(س) پاسخ داد: پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم. به یاد پایان عمر و قبر خود افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت. پس تو را به خدا سوگند می دهم که بیا: تا به نماز بایستیم و با هم در این شب خدا را عبادت کنیم. (همان ص40)

آموزه هشتم) علاقه مندیهای فاطمه(س)
حضرت فاطمه(س) در رهنمود ارزشمندی فرمود: از دنیای شما سه چیز محبوب من است. تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا(ص)، انفاق در راه خدا. همچنین نسبت به تلاوت برخی از سوره های قرآن سفارش می فرمود: کسانی که سوره های حدید، واقعه، الرحمن، را تلاوت کنند، در آسمان ها و زمین، اهل بهشت خوانده می شوند. فاطمه(س) به امام علی(ع) سفارش کرد که: وقتی من وفات کردم، تو غسل و کفن مرا به عهده گیر و بر من نماز بگزار و مرا درون قبر قرار ده، دفن کن و سنگ قبر را بر روی قبرم بگذار و خاک بر آن بریز و آن را همآهنگ کن. آن گاه بالای سرم روبرو من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن. زیرا در چنین لحظه هایی، میت به انس گرفتن با زندگانی محتاج است. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم. (همان ص219 و 252)

آموزه نهم) تقاضای عمر مفید
حضرت زهرا(س) در مناجات با خدای خویش می فرمود: بار خدایا تو را به علم غیبت و تواناییت بر آفرینش، سوگند می دهم که مرا، تا وقتی می دانی زنده بودن برایم بهتر است، زنده بداری و هرگاه مرگ برایم بهتر بود، مرا بمیران. (میزان الحکمه ج2 ص735)

آموزه دهم) پاداش سلام و صلوات بر فاطمه(س)
یزیدبن عبدالملک نوفلی از پدرش، از جدش روایت کرده که می گوید: بر فاطمه(س) وارد شدم، آن حضرت ابتدا به من سلام کرد و سپس فرمودند: پدرم در زمان حیاتش فرمود: هر کس بر من و برت و سه روز سلام کند، بهشت برای او خواهد بود. به حضرت(س) عرض کردم: این مطلب مربوط به دوران زندگی شما و آن حضرت است یا اینکه پس از فوت شما هم شامل می شود؟
فرمودند: در زندگی و پس از مرگ هم شامل می شود.
و نیز علی(ع) از فاطمه(س) نقل می فرمایند: رسول خدا(ص) به من فرمود: ای فاطمه هر کس بر تو صلوات بفرستد، خداوند او را خواهد بخشید و مورد آمرزش قرار خواهد داد و او را به من در هر جای بهشت که باشم، ملحق خواهد نمود. (فاطمه(س) شادمانی دل پیامبر(ص) ص378 و 400)

منابع
1- صحیفه نور، امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ3، 97)
2- اصول کافی، کلینی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت(ع)
3- بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا(س)، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، قم، 27
4- فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(س)، محمد دشتی، انتشارات امیرالمؤمنین، قم، چاپ3، 58
5- فاطمه زهرا(س) شادمانی دل پیامبر(ص)، احمد رحمانی همدانی، ترجمه سیدحسن افتخارزاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، چاپ4، 18
6- منتخب میزان الحکمه ، محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ6، 68
7- داستانهای روایی، احمد فاضلی بیارجمندی، نشر میثم تمار، چاپ2، تهران،

 


[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 10:47 عصر ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]


 جلوه ‏های رفتاری حضرت زهرا (س) در رفتار با فرزندان

بی ‏تردید، سرنوشت هر انسانی، ریشه در روحیات و خصلت های کسانی دارد که در دوران طفولیت، نزدیکترین انسانها به او بودند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیکترین فرد به انسان بوده، نقش سازنده وی در تعیین مسیر فرزند، بی‏نهایت در خور توجه و امعان نظر است. 
نقطه آغازین سعادت یا شقاوت انسانها، دامن مادر و محیطی است که مادر، رکن اساسی آن محسوب می‏شود. پس می‏توان گفت از این جهت، کودک مانند مومی است که در میان دستان قدرتمند مادر، قابلیت تبدیل به هر شکل و هیأتی را دارد.

برتری الگوی پرورش :

با کمی دقت در برخورد عاطفی و منطقی حضرت زهرا سلام اللّه‏ علیها در می‏ یابیم که آن بانوی بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامی ‏اش از ابزاری بسیار ظریف و دقیق استفاده کرده است، که بسیاری از آنها در حال حاضر، میان روانشناسان تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و خبرگان این فن به نتایج مثبت آن ایمان آورده ‏اند.
بی‏ شک، این توفیق بی ‏نظیر در تربیت کودکان، ناشی از شناخت عمیق و صحیحی است که اسلام در مورد انسان، ارایه داده است. بنابراین، اگر بگوییم هر مکتبی به اندازه شناخت درستی که از انسان دارد، در نظام تربیتی خود، به توفیقاتی دست می‏یابد، و چون دین آسمانی و الهی اسلام از کاملترین و واقع ‏بینانه ‏ترین شناخت در مورد انسان برخوردار است، بیشترین توفیق را در قضیه تربیت نسل به دست آورده، سخن به گزاف نگفته ‏ایم.
روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادتمند است.
از این ‏رو، جا دارد که پیروان و ارادتمندان مکتب اسلام با به کار بستن شیوه ‏ها و ظرایف تربیتی آن حضرت در رشد و تربیت نسلی پاک و پیشرو همت نموده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بیمه کنند.

یکی از عوامل مؤثر در تشکیل شخصیت فرزندان فاطمه زهرا (س) وراثت است، زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهرهمند بوده، در وجود مطهر او هیچ رجس و گناهی راه ندارد، چنانچه در زیارت مطلقه امام حسین(ع) می‏خوانیم:

گواهی می‏دهم که شما در اصلاب پاک و ارحام مطهر بودید و هیچ غباری از شرک و جهالت، بر دامن شما ننشست.(1)
امام حسین(ع) در روز عاشورا، این حقیقت را یک بار دیگر بازگو کرد، تا از این طریق بر حقانیت خود تأکید ورزد بدین خاطر در آن روز تاریخی فرمود:
شهامت، آزادی ‏منشی و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا(س) هستم.
در واقع، عاشورا محصول تربیت و نتیجه آموزش های حضرت زهرا سلام ‏اللّه‏ علیها بود، زیرا ارکان اصلی این قیام بی‏نظیر با شیوه‏های تربیتی فاطمه زهرا(س) تربیت یافته بودند. به عبارت دیگر، صحنه کربلا تأیید الهی بودن روش تربیتی صدیقه کبرا(س) بود.

شیوه ‏های تربیتی حضرت زهرا(س) :

متخصصان تعلیم و تربیت در مورد نقطه شروع پرورش و تأثیرگذاری بر جان و روان کودک و به بیان دیگر، سن شروع تربیت کودک، نظرات مختلفی ابراز کرده ‏اند. گفتنی است که اسلام در این رابطه، نظرات متقن و دقیقی ارایه کرده که بررسی تمام آنها از حوصله این نوشتار خارج است، لیکن یکی از ابتدایی ‏ترین مراحل پرورش و اثرگذاری در روح کودک و نام گذاری دانسته است.
نام گذاری، برای طفل اهمیت فوق ‏العاده ‏ای دارد، زیرا اولین چیزی که در فهم لطیف و حساس کودک، راه پیدا می‏کند، نام و شهرت اوست. اینکه این نام چه بار فرهنگی و معناداری را حمل می‏کند، تأثیر شگرفی در روح و روان او دارد.
بدین جهت امیرالمؤمنین (ع) یکی از حقوقی را که فرزندان بر عهده پدر دارد نام نیکو و پسندیده می ‏شمارد ومی‏ فرماید: «حق الولد علی الولد أن یحسن اسمه»(2) تعیین نام مناسب، حقی است که فرزند بر ذمه پدر خود دارد.

با در نظر گرفتن مطلب فوق، باید اذعان داشت که حضرت زهرا(س) با همفکری و همکاری پیامبر (ص) و علی(ع) زیباترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب نمود و از این جهت، حقی که بر ذمه داشت به بهترین شکل ممکن ادا کرد.

اعتقاد به عقیقه :

عقیقه (قربانی) و صدقه از مستحباتی است که در اسلام، تأکید زیادی بر آن شده است. نقل شده است که فاطمه (س) هر گاه صاحب فرزندی می ‏شد، برای آنها گوسفندی عقیقه می ‏داد، سپس روز هفتم، سرشان را می‏تراشید و برابر وزن موهای آنها نقره صدقه داده، برای قابله و همسایه‏ ها هدیه می‏فرستاد و دیگران را در شادی خود سهیم می‏کرد.(3)
یکی دیگر از سنت های جاری در زندگی صدیقه کبرا (س) گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود. آن حضرت به خوبی می‏دانست که باید کودک را از همان لحظات اول زندگی با کلماتی چون اللّه‏، محمد، نماز … آشنا کرد که این آشنایی، به یقین در جهت گیری تمایلات روحی او به ملکوت اعلا اثر خوهد گذاشت.

عواطف مادری و نقش آن در تربیت فرزند :

روح انسان به گونه ‏ای ساخته و پرداخته شده که نیاز به محبت و عطوفت، یکی از اساسی‏ ترین نیازهای روحی او محسوب می‏شود؛ بدین جهت کودکان محروم از این نیاز فطری، دچار کمبودها و مشکلات روانی و گاه نواقص جسمی خواهند شد.
بر اساس تحقیقات دامنه داری که در این زمینه به عمل آمده است، بسیاری از بزهکاری های افراد مختلف ریشه در خلأ عاطفی آنها دارد و چنانچه جامعه ای در زمینه اشباع روانی و اقناع نیازهای فطری فرزندان خود، توفیقی به دست آورد، کمتر شاهد ناهنجاریهای فردی و اجتماعی خواهد بود.
حضرت فاطمه(س) که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب گشته و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندان خود بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل، انجام می‏داد.

سلمان می‏گوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه می‏کرد و بی ‏تاب بود. عرض کردم، برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزندم اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.(4)

توجه به نیازهای کودک :

یکی از عوامل مؤثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت است. تأمین این گونه نیازها که جسم و روح کودک را آرام و آسوده نگه می ‏دارد، سلامتی و صلابت روح او را تا پایان عمر تضمین می‏کند. ناهنجاری های فراوانی که در انسانهای بزرگ دیده می‏ شود، به نوعی ریشه در نیازهای این دوره از زندگی آنها دارد. علاوه بر این، نباید از تأثیرگذاری متقابل روح و جسم غافل بود. بی ‏شک، یک جسم بیمار، روح را افسرده و بی ‏نشاط می‏سازد، همان گونه که روح افسرده، موجب اخلال در فعالیتهای بدن می‏گردد.
بارها در تاریخ خوانده ‏ایم که گاه، فاطمه زهرا(س) شکم فرزندانش را به قیمت گرسنگی خود، سیر می‏کرد.
زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، فاطمه (س) حسن و حسین (ع) را نزد پیامبر(ص) برد و عرض کرد: ای رسول خدا! فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگی در توان آنها نیست. پیامبر (ص) که نگرانی دخترش را در این رابطه، بجا و به موقع دید، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین(ع) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا را از نگرانی در آورد و آن دو طفل کوچک را نیز از تشنگی مفرط نجات داد.(5)

عطوفت و مهر مادری در حضرت زهرا(س) به قدری بود که در لحظات پایانی عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او می‏ دانست که پس از شهادتش، هیچ کس نمی ‏تواند مهر و محبت مادری را نسبت به آنها داشته باشد. فاطمه زهرا (س) برای اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنی محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت علی(ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسی را به همسری انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید.(6)
پس از رحلت رسول گرامی (ص)، مقداری از غم های حضرت زهرا (س) به محرومیت فرزندانش از محبت پیامبر(ص)، مربوط می ‏شد و گاهی با قلبی سوزان، خطاب به فرزندانش چنین می‏گفت: کجا رفت پدرتان (پیامبر(ص)) که شما را عزیز می‏داشت؟ او شما را بر دوش خود سوار می‏کرد و به شما مهربانی می‏نمود. کجا رفت جد بزرگوارتان که از همه به شما مهربانتر بود، آن گونه که نمی‏گذاشت شما بر روی زمین راه بروید و همیشه شما را در آغوش خود داشت؟ آه که دیگر او را نمی‏بینم که شما را بر دوش گرفته باشد.(7)

بازی و تحرک :

علی‏رغم اینکه ظهور اسلام در محیطی کاملاً بی‏ فرهنگ و دور از تمدن بود، اما برنامه و شیوه‏ های ارایه شده از طرف اولیای دین، همیشه با انسانها از هر تمدن و فرهنگی سازگار است.
از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت زهرا (س) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند.
بازی در دوران کودکی به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته  اوست که تأثیرات آن در کنار تقویت جسم و افزایش بنیه کودک، قابل توجه است. همچنین بازی، در تقویت نیروی ابداع و ابتکار کودک بی‏ نهایت، مؤثر است. بنابراین غفلت از بازی به هیچ وجه به صلاح کودک و والدین او نیست.
همبازی شدن رسول معظم اسلام(ص) با فرزندان دخترش زهرا بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب می‏شود.
حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول می‏داشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها می‏ شد.
در مقابل، خانه‏ هایی که برای کودک، محیط مناسب و دلنشین برای بازی و تحرک نیست، در روحیه و شخصیت اعضای خردسال آن خانه، اثر نامطلوبی دارد، نباید فراموش کرد که تحرک و بازی، اقتضای طبیعت و سن کودک است و پدر و مادر وی وظیفه دارند شرط و لوازم این مهم را برای کودکان خود فراهم سازند. حضرت فاطمه(س) از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی می‏شد، و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار می‏گیرد؛ بنابراین باید از الفاظ و جملات مناسبی استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازی و شوخی، نفس کودک را تقویت نموده، او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد. اینها همه مرهون در پیش گرفتن شیوه ‏های صحیح در این رابطه است.
نقل شده است که حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی می‏کرد و او را بالا می ‏انداخت و می ‏فرمود:
إشْبَه أباکَ یا حسن
واخلَعْ عن الحقِ الوَسَنَ
و اعبد الها ذامِننَ
و لا تُوالِ ذَا الاِحَنِ
پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن.

همچنین نقل شده است که وقتی فرزندش حسین(ع) را بازی می‏داد، این گونه می‏ فرمود:
اَنْتَ شبیهٌ بأبی
لَسْتَ شبیها بعلیٍ
تو به پدر من (پیامبر(ص)) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری.
طبق همین نقل، این بیت، موجب خنده و تبسم حضرت علی(ع) می‏ شد. از این قطعات تاریخی، استفاده می‏شود که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) علی‏رغم تمام مشکلات و گرفتاری های موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان می‏ دادند. این لازمه و جوهره جوانمردی است که انسان گرفتاری های خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد و غصه‏ های خود را هر قدر که باشد، در ظاهر خود، نمایان نسازد. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانواده‏ هایی هستند از روانی سالم، روحیه ‏ای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.

پاورقی ها :

1ـ مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین(ع)، ص783

2ـ نهج‏ البلاغه، خطبه 399

3ـ بحارالانوار، ج43، ص257

4ـ همان مدرک، ص280

5ـ مناقب ابن ‏شهر آشوب، ج3، ص394

6ـ مناقب ابن ‏شهر آشوب، ص362

7ـ بحارالانوار، ج43، ص181، مناقب، ج3، ص362

بنقل از سایت

http://essay.monajat.org/emam/


[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 10:46 عصر ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب